loading...
کلوپ جوانان بی غم

hasan بازدید : 9 شنبه 18 آذر 1391 نظرات (0)

رفتم گل فروشی گل بخرم یه گل خوشگل بزرگ دیدم برگشتمگفتم :آقا این طبیعیه؟؟دختر 5ساله دراومد جلو همه گفت په نه په سزارینه!
واقعن اينا بچه هستن؟؟
من كه شك دارم

فرستنده : MoHammad

داداشم از پرسید : مزدور یعنی خائن . جاسوس !!! گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ نوعی موزِ كه در مناطق دور میروید

فرستنده : محسن جون

رفتم اموزشگاه رانندگی تو کلاسش نشستم دختره برگشته بهم میگه توام اومدی رانندگی یاد بگیری گفتم پ ن پ اومدم اموزش هول دادن ماشین در مواقع اضطراری یاد بگیرم

فرستنده : alim2

مامور سرشماری: برای روشنایی منزلتان از نیروی برق استفاده میکنید؟
من: «پ نه پ»، دوتا مشعلدار استخدام کردیم، شبا میان خونمون رو روشنایی میبخشن

فرستنده : امیرحسین

نون خریدم دارم میرم اتاقم دوستم رسیده میگه داری میری اتاق میگم پ ن پ نونا حوصلشون سر رفته آوردم دور بزنمشون حالا هم دارم میبرم شهر بازی؛
آخه دوسته من دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گیج میزنه!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرستنده : حاج آقا پایه

عاقا ی پ ن پ ذاغ داغ:
دم در هیات واستاده بودیم ملت هم جمع شده بودن غذا نظری بگیرن بعد رفیقم از تو هیات اومده بهم میگه اینا واستادن غذا بگیرن؟؟یوهو ی زنه از اینا ک100تا جوونو حریفن از وسط جمعیت گفت پ ن پ تظاهراته !!!!!!
ملتم زدن زیر خنده, زنه هم با خنده گفت والاااب خدا!!!
یعنی رفیقم بدبخت سرخ ک هیچی سیاه شد تاحالا تو جمعیت پ ن پ نخوردع بودوخودکشئ نکنه خوبه:-))))))))))))

فرستنده : hamiDReza

با دوستم رفتیم رستوران سنتی، گارسونه همرای غذا یه ظرف ترشی سیر واسمون آورده.
دوستم با تعجب پرسید سیره؟!!!
گارسونه گفت په نه په گشنه هست داره تمارض میکنه تا شما راحت غذاتونو بخورید، هی تعارفش نکنید...

فرستنده : بچه ی شهر

زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن، دختره گوشی رو برداشته، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید؟ میگه واسه عکس گرفتن؟ پـــ ن پـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم!!! بعد میخنده میگه ۶ وقت داریم. بهش میگم قبل از ۶ هم کسی نوبت داره؟ میگه پـــ ن پــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم.

فرستنده : امیرحسین

امروز صبح به داداشم میگم 50 تومن پول بده.
میگه 50 هزار؟؟؟
پــــــــ نـــــــــ پـــــــ 50 تک تومن!تا بدم گدا سر کوچه 500 هم بذاره روش برم قاقالیلی بخرم!!

فرستنده : امیر

رفتم کارواش میگم فیش بده، میگه فیش برا کارواش، میگم پـَـ نـَـ پـَـ ماهی می خوام داشتم امتحان می کردم انگلیسیت در چه حدیه!!!

فرستنده : امیرحسین

به خونه زنگ زدم داداشم برداشته ميگم بابا هست ؟ ميگه : آره کاريش داري ؟
پَ نَ پَ ميخواستم ببينم حاضره ، جلو اسمش تيک بزنم !

فرستنده : امیرحسین

تو اتاقم عکس يه شير چسپوندم که آهو تو دهنشه،دختر خالم حرفي واسه گفتن نداره ميگه: خود شيره کشتتش؟گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ موتوريه زده فرار کرده،گردن آهو اوخ شده،شيره داره ميبوسه جاش خوب شه!

فرستنده : امیرحسین

رفتم حشره کش بخرم طرف گفت : ميخواين زود بميره ؟؟؟ گفتم : پَ نَ پَ ميخوام زجرکش بشه مزه ي انتقام رو بچشم !!! مغازه داره هم زرنگ تر از من بود و گفت : دِ نـَـه دِ لذتي که در گذشت است در انتقام نيست !!!

فرستنده : امیرحسین

يک شب رفته بودم خونه خالم ، اومده ميگه چيزي لازم نداري؟ ميگم نه ولي اي کاش مسواکم هم آورده بودم. برگشته ميگه دِ نـَـه دِ خاله جون اين که ناراحتي نداره ما اين جا يک مسواک داريم مخصوص مهمون الان بهت ميدم باهاش بزن !!!

فرستنده : امیرحسین

این واقعا راسته
شوهر خالم عینک زده بود و داشت روزنامه میخوند.یکی از خاله هام گف:ااا؟آقا منصور شما هم عینکی شدید؟
مامان بزرگم از اونور گف:پ ن پ مد روزه!!!!!!!!
ینی عاشقشم!!!!!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 146
  • بازدید سال : 346
  • بازدید کلی : 3,658