عزايت ماتم هفت آسمان است
زمين غرق عذاب اين زمان است
شب غربت شب شام غريبان
مجال ناله هاي بي امان است
سوگواري هايتان مقبول
يه دعا واست ميكنم بگو آمين ،اميدوارم فقط يه جا تو زندگيت تو دو راهي بموني ،اونم بين الحرمين باشه كه ندوني بري حرم امام حسين يا حرم ابوالفضل ع
كاش بوديم آن زمان كاري كنيم / از تو و طفلان تو ياري كنيم/
كاش ما هم كربلايي مي شديم / در ركاب تو فدايي مي شديم
السلام عليك يا ابا عبدالله . . .
علامه امينى: شب عاشورا براى امام زمان(عج) صدقه كنار ميگذاشتند و مي گفتند: امشب قلب حضرت درفشار است. محبين حضرت را خبر كنيد!
هرچند تير،مشك و دلم را دريده است / اي آب همتي كن و تا خيمه ها مريز...
سلام بر عبدصالح خدا
عباس يعنى ذكرطوفانى مهدي/////////عباس آواى غزلخوانى مهدى/درك محرم كرده اى دانى چه گويم/عباس يعنى اوج مهمانى مهدى/"ياكاشف الكرب حسين"به به چه ذكري/آرامش وقت پريشانى مهدى
ازغافلان محرم، مرا جدا كنيد/كم كم پروانه هاى روزدهم راصدا كنيد/چيزى دگربه شهادت مولانمانده است/به مجلس حسين كه ميرويد مرا هم دعا كنيد
وقتي كه نگاه آسمان مستت بود
هم چشم زمين اسير و پا بستت بود
از خيزش گرم موجها ميشد ديد
لبهاي فرات تشنهي دستت بود
درمحرم قلب سوزان ميخرند/درمحرم چشم گريان ميخرند/درمحرم هركه شد محرم
فرات كه هيچ..
همه ي اقيانوس ها شرمندتن عباس جان..
'يا دستگير بي دست'
فداي صداقت اون بيسوادي كه وقتي ازش پرسيدند عشق چندحرفه؟گفت چهارحرفه!همه بهش خنديدند...
امازيرلب زمزمه ميكرد
حسين حسين...
بعد از سه روز پيكر سرخش،كفن نداشت
يوسف ترين شهيد خدا،پيراهن نداشت
از بس كه نيزه خون تنش را مكيده بود
حتي توان و قدرت ناله زدن نداشت
زلفي كه شانه شد به سر نيزه، صبح گاه
كنج تنور،چاره به جز سوختن نداشت
در بورياي كهنه، تن لاله پوش او
پيچيده شد،اگر چه شقايق كفن نداشت
اى آب فرات ازكجا ميايى؟ناصاف ولى چه با صفا ميايى،خودرا نرساندى به لب خشكين حسين،ديگربه چه رويى به كربلا ميايى؟
درمحرم قلب سوزان ميخرند/درمحرم چشم گريان ميخرند/درمحرم هركه شد محرم به دوست/عطربوي كربلادرقلب اوست/درمحرم دل هوائي ميشود/بانگاهي كربلايي ميشود/
درمحرم شيعيان زاري كنند/همره مهدي عزاداري كنند/
دستهاي خالي من دخيل دل پاكت...مرانيز دراين شبهاي سوگوارى نه به بهاي لياقت،بلكه به رسم رفاقت دعاكن (ياعلي) التماس دعا