پیش هیچ آدمی به خطایت اعتراف مکن
آدم ها جنبه ندارند...!
ژست خدایی برایت میگیرند.
ﺧُﻮﺏ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ می بینی؟
لعنتی، ﺍﻳﻦ ﻭﻳﺮﺍﻧﮑﺪﻩ،ﺁﺛﺎﺭ ﺑﺎﺳﺘﺎنی ﻧﻴﺴﺖ؛" ﻣَﻨﻢ/
خدایا ........کسی اینجا به یادش تیست که دنیا زیر چشماته ..... یه عمر یادمون رفته زمین دار مکافاته ........فراموشم شده گاهی که من اینجا چه ها کردم .....که روزی باید از اینجا بازم پیش تو برگردم.......خدایا وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن ......شنیدم گرم اغوشت اگه میشه منم جا کن
تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش
خواهی دید که آن لحظه هرگز نخواهد رسید
مـن آن شـب را مـی بـیـنـم
شبـی کـه زنـگ خـانـه تـان را مـیـزنـم
وقـتـی کـه در را بـه رویـم بـاز مـیـکـنی
وقتی کـه چهار لیتری بنزین را رویـت خالی مـیـکـنـم
و یـک کـبــــــریــت حــــــرامـت مـیـکـنـم... خــائـــن...
عاشق اون خدايي ام كه چه بخوايم.. چه نخوايم..
"دوسمون داره.."
مرا بسپار در يادت..
به وقت بارش باران.، نگاهت گر به آن بالاست.. و در رقص دعا..
قلبت مثال بيد ميلرزد..
دعايم كن. .
دعايم كن. .
كه من محتاجه محتاجم..
سرفه هايم صداي خرده شيشه ميدهد ..................فكر كنم دلم شكسته!!!!!!!!!!!!!!!!
خوشبختی هر لحظه با ماست فقط كافیست عینك خود را تعویض نمائیم تا آن را حس كنیم. خویشتن خود را دریاب تا خوشبختی را دریابی.
لایک نداره توجه کن
هی میگن بچه سهمیه ای
سهمیه میدونی چیه؟
سهمیه یعنی دختری که بهش گفتند بگو بابا گفت بابا ندارم شهید شده
سهمیه یعنی پسری که هر روز مجبوره واسه باباش سوپ درست کنه آش درست کنه غذای آبکی درست کنه چرا؟چون باباش به خاطر لگدی که سرباز عراقیه به دهنش زده دیگه دندونی نداره
سهمیه یعنی مامان من که مجبور با یه جانباز 50%اعصاب روان رو سر کنه و نیم کیلو قرص رنگارنگ به خورد بابام بده تا بابام راحت باشه
مامان دوست دارم
سهمیه یعنی........
مرد نصفه شبی در حالی که خیلی مست بود به خونه اومد..
تعادلش رو از دست میده و دستش به گلدان سفالی ای که زنش خیلی دوسش داشته میخوره و گلدان میشکنه...
همونجا پخش زمین میشه و خوابش میبره.. زن اونو کنار میکشه و شیشه خرده ها رو جمع می کنه..
صبح مرد از خواب بیدار میشه و یاد اتفاق دیشب می افته .. داشت تو دلش دعا میکرد که بحث و دعوایی رخ نده که چشمش به یه نامه افتاد که رو در یخچال بود..
زن:عشق من صبحانه مورد علاقه ات روی میز آمادست.. من برای درست کردن ناهار مورد علاقه ات باید صبح زود به خرید میرفتم.. زود برمیگردم پیشت عشق من..!!
مرد درحالی که از تعجب خشکش زده یود، از پسرش پرسید دیشب چه اتفاقی افتاده بود؟؟
پسرش گفت: دیشب وقتی مامان تورو به تختخواب برد تا لباسها و کفشهایت را درآورد، تو در حالی که خیلی مست بودی بهش گفتی:
""هــــی خانوووووم، تنهاااااام بذار، به من دست نزن، من ازدواج کردم...."""
دلهاي پاك خطا نميكنند ، سادگي ميكنند . سادگي پاكترين خطاي دنياست.
گاهی دلم برای چوپان دروغگو خیلی می سوزد !
بیچاره ۲ بار بیشتر دروغ نگفت انگشت نما شد
ولی ما هنوز صادق ترینیم
مرد از زن خیلی تنها تر است.
مرد لاک ناخن نمیزند که هر وقت دلش گرفت دستش را باز کند و به ناخن هایش نگاه کند !
مرد موهایش بلند نیست که در بی کسی کوتاهش کند و لج کند با تمام دنیا !
مرد حتی دردهایش را اشک که نه، سگ میکند و میچسباند به پیشانیش.
میشود گفت میم مثل مَرد !
در بین آدم ها فقط اندکی معنای باران را میفهمند ما بقی فقط خیس میشوند...