کجای دلم بودی.....
وقتی شب امتحان جبر
به جای درس خواندن
شعر می سرودم......
تقدیم به آنکه قالیچه یادش را هرگز در ایوان فراموشی پهن نخواهم کرد!
همیشه قصه تلخ آدم ها تنها شدنه!
اما زیباترین حکمت:"به یاد هم بودنه"
ببین چقدر عمرت براش کوتاست که بهت می گه : گلــــــم
تو به فکر جنگل آهن و آسمون خراش…
من به فکر یه اتاق, اندازه تو
واسه خواب
بگذار غرورم
در تمام کوچه پس کوچه های این شهر
هر روز بدون تو
بشکند...
من تنهایی ام را
بعد از تو
به هیچ کس حواله نخواهم داد ...
تو را از خاطره ها
پاک نمیکنم
بگذار بمانی
تا یادم بماند
چه طعم ِ تلخی دارد
دروغ
که میتواند حتی
شیرینی عشق و اعتماد را
زهر مار کند !
زخم های دستم را میبتدند و می گویند چرا با خود چنین کردی؟ولی افسوس کسی زخم بزرگ دلم را ندید تا بگوید چرا با تو چنین کردند...!؟
مجنون هميشه مرد نيست .گاهي مجنون دختركي تنهاست كه زماني ليلي كسي بوده!!!!!!!
از هزاران یک نفر اهل دلند ، آنهم تویی
مابقی تندیسی از آب و گلند . . .
چه تناقض تلخی شده ام . . . دلم شورمیزند !
اما دستانم نمک ندارد . . .
بچه که بودیم ، "دل دردها " را به یک زبان نالخ می کردیم ، همه می فهمیدند ،
بزرگ که شدیم "درد دلها" را به صد زبان میگوییم ، کسی نمی فهمد . . .
دارم میگم ؟ میشه نگم ؟ الان میگم ؟ دارم میگم ؟ چی ؟ دوست دارم
خوشبحالت آدم ....خودت بودی و حوایت..... کسی نبود که حوایت را هوایی کند....
هوای فاصله سرداست
من ازکلاف دلم برایت
خیال گرم میبافم...